- صفرا شکستن
- تلخی بردن از دهان، کاهیدن تلخه زایل شدن صفرا کم شدن زرداب، اندک مایه طعام خوردن تا طعامی دیگر رسد نهاری
معنی صفرا شکستن - جستجوی لغت در جدول جو
- صفرا شکستن ((~. ش کَ تَ))
- زایل شدن صفرا، کنایه از غذای کمی که پیش از غذا خورند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اتوختن ناتوختن، پیمان شکستن
زردابه بر غذا یا داروی زایل کننده صفرا
پراکنده کردن صف (دشمن) در هم شکستن رده