جدول جو
جدول جو

معنی صفرا شکستن - جستجوی لغت در جدول جو

صفرا شکستن
تلخی بردن از دهان، کاهیدن تلخه زایل شدن صفرا کم شدن زرداب، اندک مایه طعام خوردن تا طعامی دیگر رسد نهاری
فرهنگ لغت هوشیار
صفرا شکستن
((~. ش کَ تَ))
زایل شدن صفرا، کنایه از غذای کمی که پیش از غذا خورند
تصویری از صفرا شکستن
تصویر صفرا شکستن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وفا شکستن
تصویر وفا شکستن
اتوختن ناتوختن، پیمان شکستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صفرا شکن
تصویر صفرا شکن
زردابه بر غذا یا داروی زایل کننده صفرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صف شکستن
تصویر صف شکستن
پراکنده کردن صف (دشمن) در هم شکستن رده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صف شکستن
تصویر صف شکستن
((~. ش کَ تَ))
پراکنده کردن صف (دشمن)
فرهنگ فارسی معین